ایّام اعتکاف
ایّام البیض رجب
اعتکاف، لختی درنگ در خود را به آدمی میبخشد تا به دور از ازدحام انسانها در خلوتی پرشور دست بر حلقهی در کوبد و رحمت خداوندی را صدا زند. اعتکاف، هجرتی است از خود به خدا. هجرتی که از رسول رحمت به یادگار مانده است. همان رسول خلوت گزیدهای که همیشه، معتکف غار عبودیّت و بندگی بود. آن سجّاده نشینی که جبرئیل، هر روز بر در غار اعتکاف او میآمد تا تحفهای از نفَس گرمش را به آسمانها برد. آری! باید در پناه سجّادهای، روح را با عطر نیایش در آمیخت و خود را در بیکرانه بخشایشش، رها کرد و بیواسطه با او سخن گفت، باید شرابی از تشنگی، در کام ریخت و در سَماعی شگفت، سرود مستانهی حضور سر داد. باید از خویشتن خویش، سفر کرد پرندهای سبکبال شد.شربت دیدار و پرواز در رحمت لایزال الهی، گوارای شما معتکفین باد.
· برگرفته از کتاب دلبرگهای خاطره، نوشتهی ابوالفضل هادیمنش
بسم الله الرّحمن الرّحیم
میلاد حضرت علی(ع)-روز پدر
13 رجب
· دیوار کعبه، آغوش گشاده و مثل پیک گشودهی آسمان، در انتظار طلوع کهکشانی از خوبی، منظومهای از پاکی و مجموعهای از روشنی و زیبایی است. دیوار کعبه لبخند میزند و به شوق نخستین تبسّمی که در خلوت خود از رخسار کودک تراوش میکند، میخندد. عشق میورزد و یک دامن بهار، در کعبه شکوفا میشود. فرشتگان احرام میپوشند و به طواف در میآیند؛ امروز کعبه به یمن میلاد او همه سیّارهها و کهکشانها را به طواف خود در میآورد. آری، کعبه مادر میشود و در دامان مهر خود، کودکی را به گیتی هدیه میکند. کودکی که فردا بر شانههای آفتاب رسالت پای خواهد نهاد تا نشانههای ظلمت را از کعبه محو کند و تندیسهای ساکت سنگی را با تبر ابراهیمی بشکند و بر ویرانههای جاهلیّت، بنای رفیع آگاهی و آزادی برپا کند. ای زادهی کعبه! میلادت گرامی! برگرفته از کتاب دلبرگهای خاطره،نوشتهی ابوالفضل هادیمنش
تو را به راستی
تورا به رستخیز
مرا خراب کن!
که رستگاری و درستکاری دلم
به دستکاری همین غم شبانه بسته است
که فتح آشکار من
به این شکست های بی بهانه بسته است
دکتر قیصر امین پور